چکیده مقاله اصول طراحی لباس ۱: لباس وسیله ای است که توسط آن تمام یا بخشی از بدن انسان با اهداف مختلفی پوشانده می شود. شکل و فرم لباس در هر فرهنگی تابع تعریف و همچنین هدف آن فرهنگ از به کار بردن این وسیله است. لباس از نمودهای عینی فرهنگ هر جامعه ای به شمار می رود. در تمدن ایران طی ادوار تاریخی مختف سبک خاصی از پوشاک مورد استفاده قرار گرفته که حتی با وجود نفوذ فرهنگ های شرق و غرب همچنان خصلت متمایز خود را حفظ نموده است. در این جوامع شاهد تفاوت پوشاک در گروه های مختلف شغلی و سنی و همچنین جنسیتی هستیم. حال بر اساس همین پیچیدگی و طبقه بندی متفاوت ، دانشمندان نقش مهمی برای پوشاک قائل اند که حتی تعریف مجرد از انسان را بدون در نظر گرفتن لباس او ، تعریفی صرفا ذهنی می دانند. پژوهش حاضر در صدد آن است که با توجه به جایگاه پوشاک در فرهنگ و تمدن و همچنین پیشینه آن اصول طراحی لباس را بیان کند.
طراحی لباس یک کار هنری است ، کهدر حوزه تهیه و تولید پوشاک با توجه به سبک زندگی و همچنین سطح معیشتی ، فرهنگی و اوضاع اجتماعی انجام می پذیرد. در طراحی لباس همواره اصولی وجود دارد که اگر این اصول مانند : ابعاد ، تعادل ، رنگ ، هارمونی و … به خوبی رعایت شوند طراح می تواند طرح زیبایی بیافریند.
اصول طراحی لباس و تجربیات ( پیشینه تاریخی ) در طراحی بسیار ارزشمند هستند، که یک طراح لباس می تواند برای طراحی هر چه بهتر به آنها رجوع کند. بنابراین یک طراح لباس باید به عوامل مختلفی توجه داشته باشد و همچنین از تجربه و علم کافی در این زمینه برخودار باشد.پس از کسب علم و مطالعات ، یک طراح برای شروع کار ابتدا باید با توجه به جامعه هدف خود ایده پردازی کرده و طرح اولیه خود را که اصلی ترین مرحله طراحی است روی کاغذ کشیده و به ایده اولیه خود هویت ببخشد. پس از خلق ایده ، طراح با توجه به سایر اصول طراحی لباس با استفاده از عناصر خط ، رنگ ، بافت و تناسب لباس را طراحی می کند. اما مرحله طراحی خود نیز شامل چند بخش است که در ادامه بیان شده است. در طراحی لباس علاوه بر اصول ذکر شده همچون رنگ ، بافت ، تعادل ، هارمونی و … باید به نوع پارچه انتخابی و کاربردش در طرح توجه شود. طراح باید به درک مناسبی از پارچه ها و گونه های مختلف پارچه ، خصوصیات و کیفیت آن و اینکه در چه طرحی و در کجا به کار می روند داشته باشد. در صورت داشتن اطلاعات دقیق و کافی طراح می تواند برای ایجاد یک طراحی خاص ؛ پارچه ای خاص و جدید، مختص همان طرح لباس خلق و طراحی کند تا در نهایت به طرح خروجی مورد نظر برسد.
الف : فرم ظاهری طرح، که بر ترکیب کلی لباس با توجه با میزان پوشیدگی بخش خاصی از بدن و همچنین ترکیب بندی لباس از تعداد تکه ها و هارمونی در فرم و اندازه اشاره دارد.
ب : ساختار طرح لباس، بخش پایه ای در رعایت اصول طراحی لباس است که شامل طرح یقه ، آستین ، جیب ، بالا تنه ، پایین تنه ، رنگ ، جنس ، بافت و همچنین تعین مسیر دوخت ها می شود. در بخش ساختار طرح لباس دو دیدگاه وجود دارد :
دیدگاه اول اینکه با توجه به نمایش میزان حجم بدن با فرمول های دقیق برگرفته از آناتومی بدن طراحی می شود که در این ساختار نمایان بودن بخش هایی از اندام ها و بدن چه توسط لباس و چه به صورت عریان شاکله اصلی ساختار لباس است که این نوع ساختار و دیدگاه در لباس های غربی مشهود بوده و تا به امروز ادامه داشته است. اما دیدگاه دوم در ساختار طرح لباس مبنای هندسی دارد و بر مبنای هندسه استوار است ، و بیشتر توجه آن به نمایش سطح پارچه در طرح و همچنین پنهان کردن بخش های عمده ای از بدن و اندام ها است. این دیدگاه در ساختار اصولی طراحی لباس مبنای غالب لباس های شرقی است. به نوعی که ارزش های نمادین لباس بسیار پر رنگ و برجسته تر از سایر ابعاد و وجوه عملی لباس است.
ج : طراحی تزئینی لباس ، تزئینی بودن لباس بخش الحاقی و ثانوی لباس است که بیشتر برای پر بار تر و غنی تر ساختن طرح لباس به آن اضافه می شود. حال آنکه طرح پارچه در بسیاری از موارد در طراحی به عنوان بخش تزئینی به شمار می آید.
شکل – ۲ نمونه طرح های تزئینی لباس در طراحی لباس ایرانی بر گرفته از نقوش اسلیمی ، انتزاعی ، طبیعت گرا و هندسی طرح های تزئینی می توانند در غالب نقوش طبیعت گرا ، نقوش انتزاعی ، نقوش تاریخی ، نقوش هندسی و همچنین نقوش نوشتاری باشند که توسط طراح می توانند به صورت ترکیبی در کنار یکدیگر مورد استفاد قرار گیرند.
اصول نظری در طراحی لباس ایرانی
اصول طراحی لباس در ایران برای زنان ومردان همیشه یکسان بوده و تنها از نظر اندازه برخی تزئینات تفاوت داشته است. لباس ایرانیان همواره دارای نقوش و رنگ های متنوعی بوده و انواع بافت ها و دوخت ها برای تهیه لباس استفاده می شده است ، بنابراین در اصول اولیه طراحی لباس باید توجه کامل به نکات ظریفی داشته که بین لباس مردان و زنان تفاوت و تمایز ایجا می کرده است. مشخصه های تعیین کننده اصول طراحی لباس ایرنیان و وجوه تمایز لباس مردان و زنان را می توان به شرح زیر بیان نمود.
پوشیدگی :
که اولین مشخصه ظاهری در پوشاک ایرانیان است از دو جهت می توان معنا و مبنای آن را بیان کرد. ابتدا اینکه حداقل برهنگی اندام ها در طراحی ها لحاظ می شود، به این معنا که تمامی اعضای بدن به جزء دست ها و صورت را پوشش می دهدو دوم اینکه علی رغم پوشاندن برهنگی ، بدن نما نیست ؛ یعنی شکل فیزیکی اندام ها را نیز پنهان می کند. حال دلیل عدم استفاده از ابزار های فرم دهنده اندام ها مانند انواع اپل ها در طراحی لباس ایرانیان روشن می شود. اصولا در طراحی لباس ایرانیان همیشه لباس زنان نسب به لباس مردان پوشیده تر بوده و به همین دلیل بیشتر اوقات واژه پوشیده به جنس زن اطلاق می شود. در توجیه و توضیح نگرش پوشیده بودن عوامل مختلفی را می توان بیان کرد. این عوامل می توانند طیف وسیعی از اعتقادات دینی و مذهبی ، ساختار طبقاتی جامعه ، زیبایی شناسی ، تاثیر سایر تمدن ها و فرهنگ ها ، شرایط اقلیمی و آب و هوایی را در بر گیرند.
تقارن :
مشخصه ظاهری دیگر در اصول طراحی لباس ایرانی تقارن است. تقارن در خطوط و برش های آن. یعنی لباس دارای بخش ها و قطعات متقارن یکدیگر است و قرینگی را در تمامی زمینه های هنری ایران همچون معماری ایرانی شاهد هستیم.
تاکید بر خط کمر:
بستن کمر بند از شاخص های قابل توجه و معنا دار در لباس ایرانیان است. کمربند به عنوان خطی است که یک مرز در بدن ایجاد می کند و دو بخش بالایی که به عنوان جایگاه قلب و سر از اهمیت بیشتری برخودار است را از بخش پایینی جدا می کند. حال می توان لزوم پوشیده بودن نیمه پایینی بدن توسط لباس رانیز تا حدودی توجیه کرد چون در رهنگ و دین و تعالیم ادیان ایرانی اسلامی بر پوشیده بودن نیمه پایینی و خصوصا شرمگاه توصیه و تاکید شده است. همچنین بستن کمر به مفهوم آماده به خدمت بودن در فرهنگ ایران جایگاه ویژه ای داشته است که در این مورد می توان به کاربرد های روزانه شال کمر اشاره کرد.
پوشاندن سر :
یکی دیگر از اصول در طراحی لباس ایرانی پوشاندن سر نیز از جهات مختلفی قابل بررسی است . پوشاندن سر بیشتر در طراحی لباس زنان مورد اهمیت بوده است. زنان علاوه بر استفاده نمادین از سرپوش که مربوط به احکام دینی ایرانیان در مورد حجب بوده است در بسیاری از زمان ها این پوشش سر علاوه بر رعایت احکام دینی مفهوم نمادین نیز داشته است، مفاهیمی همچون سر سپردگی و تعلق افراد به یک دین ، خانواده و یا گروه اجتماعی را در بر داشته است. سرپوش ها کارکرد های زیبایی شناسانه نیز داشته اند، به نحوی که دستارها ، کلاه ها و انواع روسری ها را از بهترین و ظریف ترین پارچه ها و همچنین با تزئینات گران بها طراحی و تولید می شده است.
کاربردی بودن :
ویژگی کاربردی بودن لباس در اصول طراحی لباس ایرانی از ویژگی های برجسته ایست که نمونه های آن در طراحی لباس ایرانی به وفور یافت می شود. همچون دامن ها که در سبک زندگی ایرانی دامن های فراخ باآداب نشستن و برخاستن در این فرهنگ تناسب دارد. دامن لباس زنان معمولا گشادتر از دامن لباس مردان بوده و دلیل این امر سهولت و راحتی در امر نشت و برخاست زنان و همچنین پوشیده بودن پاها در حین معاشرت بوده است.
نتیجه
آنچه گفته شد یک تعریف کامل اما مختصر از تاریخ و پیشنه لباس و طراحی لباس در ایران و همچنین اصول طراحی لباس است که با توجه به اصول و مبانی ذکر شده به صورت کوتاه در صدد آن هستیم که طراحان و علاقه مندان عرصه طراحی لباس با شناخت کامل و دقیق از این اصول و همچنین اصول نظری در طراحی لباس ایرانیان با بینشی بیش از پیش در این عرصه گام بردارند و عاملی باشد برای برداشتن گامی جهت افزایش آگاهی در این حرفه و در نتیجه افزایش کیفیت طرح و تولید پوشاک با توجه به پیشینه ، فرهنگ و اقلیم در راستای مد و همراه بودن با تمدن های حاضر در سراسر جهان.
منابع
- غیبی ، مهرآسا.(۱۳۸۵).هشت هزار سال تاریخ پوشاک ایرانیان
- متین ، پیمان.(۱۳۸۳).پوشاک در ایران زمین
- ویل کاکس،روت ترنر. تاریخ ۵ هزار سال پوشاک زنان و مردان جهان ، ترجمه شیرین بزرگمهر
- پانکاوسکی،ادیث. اصول هنر در طراحی لباس ، ترجمه احسان کوثری نیا ، زهرا اخوان صفایی
- جاوید ، محمدرضا.(۱۳۸۸). تاملی بر ابعاد علمی و تجربی حجاب و پوشش